دارنامه
و در لغتنامه
هر نام را که نداشتند
جُستند وُ
بر دار
آویختند
نامِ دار شدند وُ
نامدار شدند
معنایِ دار را
در ندارِ شان ریختند
دار و ندارِ مان
از دارِ شان
بالا خزید
دار و ندارِ دار شدیم
و دار را
پُر از
ندارِ ما کردند.
نامِ دار
در لغتنامه
معنایِ واحدی یافت:
معناهایِ مزاحماش را
دور ریختند.
هر نام را که نداشتند
جُستند وُ
بر دار
آویختند
نامِ دار شدند وُ
نامدار شدند
معنایِ دار را
در ندارِ شان ریختند
دار و ندارِ مان
از دارِ شان
بالا خزید
دار و ندارِ دار شدیم
و دار را
پُر از
ندارِ ما کردند.
نامِ دار
در لغتنامه
معنایِ واحدی یافت:
معناهایِ مزاحماش را
دور ریختند.
نوزدهمِ خردادِ هشتاد و نُه
نظرات