در فکرهایِ دار
و «فکر» میکند که فکر میکند...
در فکر،
دار
میگذرد؛
(و دارها همه در فکر
برقرار
میشوند،
و فکرها
همه
فکرِ دار میشوند.)
◻
و هیچ فکر
از دار
بالا نمیرود
تا خویش را
از اوجِ خویش
پائین بیاورد؛
(و دارها
همیشه
اوجِ «فکر» بودهاند،
و دارها
همیشه
«فکرِ بکر» بودهاند.)
⃞
پس فکرِ دار
هرگز
بالایِ دار نیست
پس دار
خویش را
بالا نمیبَرد؛
(و دارها همیشه
به «فکر»
وفا میکنند،
پس «فکر»ها همیشه
وفایِ دار را
انکار میکنند.)
سومِ شهریورِ هشتاد و نُه
نظرات